قارقارک در باغوحش
در هر شماره از کتابهای "ماجراهای قارقارک "داستانی از اتفاقاتی که برای پدربزرگ و ماشینش روی میدهد بازگو میشود .در این داستان، پدربزرگ و نوهاش، سوار بر قارقارک به باغ وحش میروند .آن روز، شتر باغ وحش که بچههای بازدید کننده را سواری میداد، دل درد گرفته بود و نمیتوانست راه برود .از همین رو، پدربزرگ جمعی از بچهها را سوار قارقارک میکند و در باغ وحش میگرداند .در پایان روز، مسئول باغ وحش به پاس زحمات پدربزرگ، دو بلیت رایگان به او و نوهاش میدهد .