دختر جنگل و مادربزرگ
داستانهای کودکان و نوجوانان
این داستان مصور و رنگی که برای گروه سنی "ب "ترجمه شده، درباره دختربچهای است که عاشق طبیعت و جنگل است .او بیشتر اوقاتش را بر روی درخت بلوط میگذراند و مادربزرگش نیز همواره در پای درخت مینشیند و لباسی میبافد .آنها در بهار جوجه سینه سرخی را نجات میدهند، در تابستان به جوجههای پرندهها غذا میدهند اما با فرا رسیدن پاییز، مادربزرگ ناگهان بیمار میشود و در بیمارستان جان میسپارد .اندکی بعد، دخترک با مادرش، خاکستر مادربزرگ را در جنگل میپاشند تا به خاک باز گردد .از آن پس، دخترک بسیار غمگین میشود اما مادر او را دلداری میدهد و به تدریج آرامش و نشاط خود را باز مییابد .