زن نامریی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، در بردارنده رمانی فارسی، و ماجرای جوانی به نام «حمید» است. او دانشجوی سال آخر فوق لیسانس شیمی است. پدر او یکی از تاجران موفق و ثروتمند است و خانوادهها دختر عمة او «میترا» را برای ازدواج او در نظر گرفتهاند. میترا دختری بی حجاب و ظاهربین است و بعد از عدم ابراز علاقه از طرف حمید، سرخورده میشود. از طرفی حمید بعد از شش سال، عاشق «لاله» دختر زیبای سرایدار خانه میشود. لاله به مدّت شش سال است که عاشق حمید شده، امّا پنهان کرده است. حمید عاشق لاله که فردی با سواد کم، فقیر، امّا با اطلاعات و با عشقی واقعی است شده و به دلایلی به تخیلات و توهمّاتی دربارة لاله روی میآورد که برای دیگران قابل درک نبوده و حتی وجود لاله را ناشی از توهمات حمید میدانند و او را روانة تیمارستان میکنند.