آخرین سهشنبه: مجموعه فیلمنامههای جمعی از نویسندگان قزوین
فیلمنامهها
اتوبوسی از زوار، از تهران به مقصد جمکران حرکت میکند. پیرمردی که 39 سهشنبة متوالی به جمکران رفته، به این امید که بار چهلم موفق به دیدار آقا امام زمان (عج) شود در میان مسافران این اتوبوس قرار دارد. از مسافران دیگر این اتوبوس زن میانسالی است که هشت سال پیش شوهرش را از دست داده و برای امرار معاش خود و دخترش تن به خودفروشی داده است و اکنون نذر کرده که هشت سال خدمة زوار آقا شود. اتوبوس در میانة راه خراب میشود و در این بین پیرمرد در خواب امام زمان را میبیند که به او میگوید دست پر به جمکران بیاید. پیرمرد که از شوق دیدار امام زمان نمیتواند صبر کند تا اتوبوس تعمیر شود در تاریکی شب و با پای پیاده به سمت جمکران حرکت میکند. زن نیز با پیرمرد همراه میشود و در راه داستانش را برای پیرمرد بازگو میکند، اما پیرمرد زن را از خود میراند و زن التماس میکند که او را در این بیابان تنها نگذارد که ناگهان زن از راه دور مسجدجمکران را میبیند و به طرف آن حرکت میکند، اما پیرمرد به هر طرف که نگاه میکند بیابان است. فیلمنامة حاضر با عنوان «آخرین سهشنبه» از مجموعة حاضر انتخاب شده که مشتمل بر 6 فیلمنامه با عنوان خاتون، آخرین سهشنبه، مسابقه، انتظار بانو، انتظار طوبی، و امرداد از مجموعه فیلمنامههای جمعی از نویسندگان قزوین است.