مریم، قاصدکی بر باد
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان حاضر، ماجرای زندگی و مرگ دختری هشت ساله به نام «مریم» است. «مریم» دختری فهیم و باهوش است که نور معنویتی خاص در چهرهاش نمایان است. او مورد علاقة افراد خانواده، به خصوص خواهر کوچکترش «مژده» است. آنها دو خواهر و دو همبازی هستند که احساسات آنها به هم غیرقابل وصف است. مریم کنجکاو است و دربارة بهشت و جهنّم از پدربزرگ و مادربزرگش سؤالهای عجیبی میکند. در روزی که آنها به شهرستان رفته بودند، مریم بر اثر اصابت بتونی که از سد منفجر شده و به سویش آمده بود، فوت میکند و همگان از جمله مژده، سالها در غم از دست دادن او سوگواری میکنند و خاطرات زیبای با او بودن را مرور میکنند.