جان لاک
دوازدهمین نوشتار از مجموعه((فلسفه غرب)) به زندگانی و اندیشههای((جان لاک)) اختصاص دارد .جان لاک در سال 1632در((رینگتون سامرست)) به دنیا آمد .پدر وی از حقوقدانان و مخالفان چارلز اول بود .((لاک)) پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به دانشگاه اکسفورد وارد شد و در 27سالگی عضو ارشد دانشگاه و پزشکی مجرب گردید .لاک به دلیل ورود به سیاست، پس از مدتی تبعید شد و رساله((فهم انسانی)) را در همین دوران نگاشت .وی پس از تغییر وضعیت سیاسی، به نگارش دو رساله دیگر درباره حکومت مدنی همت گماشت که در توجیه اصول سیاسی انقلاب 1688به طبع رسیده بود .لاک در رساله((فهم انسانی)) هدف خود را تحقیق در منشا، درجه یقین و حدود شناخت بشری، همچنین درجات اعتقاد، ظن و تصدیق معرفی میکند .لاک بنیانگذار سنت تجربی در اندیشه انگلیسی است .شناخت از دیدگاه لاک مشتمل بر این اعتقاد است که همه مواد و مصالح شناخت بشری برگرفته از تجربه است، چه تجربه جهان بیرونی یا حواس و چه تجربه ذهنی .