مرگ همین گوشهکنارهاست: مجموعه داستان
داستانهای فارسی - قرن 14
«مرگ همین گوشهکنارهاست» روایت مردی است با نام «میم» که سالها پیش شاهد دقمرگ شدن همسر و گم شدن پسرش بوده و به تازگی نیز شاهد قتل دخترش و مواجه شدن با جنازة او در گلولای بوده است. پس از مرگ دختر، قاتل شناسایی و اعدام شده است. مرد اکنون تمام این خاطرات را در ذهن مرور میکند. مجموعة حاضر از یک داستان کوتاه با عنوان «بعد از ظهر تابستان آن سالها» و دو داستان بلند با نام «مرگ همین گوشهکنارهاست» و «رویاها» تشکیل شده است.