کلبه عمو تم
مالک ثروتمند رئوفی درکنتاکی مجبور میشود در پی مشکلات شدید مالی بهترین و وفادارترین بردهاش به نام «توم» و کودکی با نام «هنری» را بفروشد. اماخریدار توم پس از چندی در جریان یک زد و خورد، زخمی مهلک برمیدارد. در این حال بردهها را میفروشند و توم به دست «سیمون لگری» خشن میافتد. سیمون او را به کشتزار پنبة خود میبرد تا از او یک مراقب بسازد. توم در آنجا به مقابله با اربابش برمیخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق توم موفق میشود پس از جستوجوهای بسیار توم را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند، تنها آخرین کلمات او را میشنود که روی لبانش به سردی میگراید، کلمات عشق و بخشش. اما درسی که توم میدهد به هدر نمیرود؛ پسر جوان پس از بازگشت به خانه همة بردگان پیشین خود را آزاد میکند. رمان حاضر اثر «هریت بیچر استاو» ـ نویسندة برجستة قرن نوزدهم ـ یکی از مشهورترین کتابها، نه تنها در آمریکا بلکه در همة دنیاست. نویسنده این داستان را در پی حکمی قانونی نوشت که در سال 1850 لو دادن بردههای فراری را وظیفة هرکس قرار داد. او مایل بود تا غیرانسانی بودن بردهداری را به شکل داستانی نشان دهد. کتابچة حاضر تلخیصی از اثر مذکور است.