سبد سفارش شما خالی است!

نگارنده در کتاب حاضر به تحلیل مسائلی می‌پردازد که برای کشورهای توسعه نیافته حایز اهمیت‌اند. وی سعی کرده است با تحلیل ریشه‌ای مسائل، خوانندگانی را از افتادن در دام تحلیل‌های صوری متغیرهای ظاهری و بی‌بنیان برحذر دارد. در بررسی کلینیکی اقتصاد، نهادها به مثابة عناصر کلیدی توسعه معرفی می‌شوند. اما برخلاف تصور مرسوم در اندیشه‌های سنتی اقتصاد توسعه، نهادها، مناسب و یا سازگار با فرایند توسعه فرض نمی‌شوند، بلکه بر طراحی و تدوین آنها متناسب با شرایط تاکید می‌گردد. در کتاب حاضر برخلاف تصور مرسوم، «رشد و توسعه» و نیز «بازار و آزادی» مترادف تلقی نمی‌شوند و مسیر توسعة یگانه و خطی منظور نمی‌شود و یا «رشد و توزیع»، «عدالت و کارایی»، «درونگرایی و برونگرایی» و «تورم و بیکاری» متضاد دانسته نمی‌شوند، بلکه بر جنبه‌های تکمیلی آنها تاکید و مسیر توسعه، چندگانه و زیگزاگی معرفی می‌شود؛ مسیری که در آن انسان «هدف» و خود «وسیلة» توسعه شمرده می‌شود. نیز بر این نکته تاکید می‌گردد که «رشد» بدون عدالت و آزادی، توسعه را از قالب تهی می‌سازد. در کتاب طی 12 فصل، استراتژی‌های رشد و توسعة اقتصادی با تاکید بر اصلاح نهادها تحلیل می‌گردد.