سیمای ممنوع من
در این کتاب، حوادث و وقایع اخیر افغانستان در قالب داستان بازگو شده است. کتاب با هجوم طالبان به کابل، آغاز میشود؛ سپس چگونگی سیطرهی آنان بر افغانستان، در عین فشار، تنگنا، تعصب، وحشت، و ترور روایت میگردد. گفتنی است نویسنده به وقایع گذشته از زمان حملهی شوروی به افغانستان اشاره میکند. "این داستان همچنین، داستان زن جوانی است که هر چند جامعه او را انکار میکند، اما او صدای خود را باز یافته و احساسات خود را بیان میکند. لطیفه در این داستان عقیدهی خود را دربارهی این که چطور میتواند یک همسر شایسته باشد، بیان میداد! او هم چنین افسردگی شدید مادر را از دید رویاهای خاص خود معنی کرده و به چگونگی تحریف قرآن توسط طالبان میپردازد.... وی هم چنین در تمام کتاب خود از تاثیر دوگانهی فرهنگ آمریکا بر مردم و کشور افغانستان پرده برمیدارد...".