بهاره و حیوونای جنگل سبز
شعر کودکان و نوجوانان
«بهاره» کوچولو دختری مهربان بود و در جنگل زیبا و سرسبز زندگی میکرد تمام حیوانات جنگل او را دوست داشتند، به جز روباه بدجنس که از دختر جنگل متنفر بود. آن سال فصل بهار به جنگل سبز نیامد و برگهای درختان همچنان زرد و خشک باقیماند. حیوانات جنگل تصمیم گرفتند پیش بهاره کوچولو بروند و از او کمک بخواهند؛ اما دوباره روباه با حیلهگری سایر حیوانات را نسبت به دختر جنگل بدبین کرد. در این میان تنها خرگوش حرفهای روباه را قبول نکرد و با تعقیبکردن روباه متوجهشد همهی این اتفاقات زیر سر جادوگر بدجنس است. داستان حاضر در قالب شعر برای مخاطبان گروه سنی«ب» همراه با طرحهای رنگی به چاپ رسیدهاست.