مرد خوشبخت
علیبنمحمد(ع)، امام دهم، 254 - 212 ق. - داستان / داستانهای مذهبی
کتاب مصور حاضر برگرفته از قصههایی از امام هادی (ع) برای گروه سنی «ب» و «ج» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: روزگاری در زمان خلافت متوکل، خلیفه عباسی، مردی در شهر اصفهان زندگی میکرد که همه مردم، او را مردی خوشبخت میدانستند. خداوند، نعمتهای فراوانی به او بخشیده بود. او از مال دنیا بینیاز بود. فرزندان خوبی داشت. این مرد، خوشبخت اصفهانی از شیعیان حضرت علی (ع) بود. روزی از روزها خدا، این مرد خوشبخت و خیرخواه با جمعی از اهالی محلهشان نشسته بود و داشت درباره خاطرات گذشته و سفرهای طولانیاش برای آنها حرف میزد. از میان کسانی که در آنجا نشسته بودند و به حرفهای او گوش میدادند، مردی پرسید: «تو در جوانی، شیعه نبودی، چطور شد و چه اتفاقی افتاد که مذهب شیعه را انتخاب کردی؟ من شنیده بودم که تو در جوانی فقیر و تنگدست بودی.» مرد خوشبخت آهی کشید و به فکر فرورفت. نگارنده در این داستان فضایل اخلاقی، اجتماعی و نقش سیاسی امام هادی (ع) را به زبان ساده برای کودکان تنظیم کرده است.