در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
«ادی» سرباز کهنهکار مسئول نگهداری از دستگاههای یک شهر بازی بود. در طول سالها، شهر بازی عوض شده و ادی نیز از جوانی خوشبین و امیدوار، به پیرمردی تلخ و دلخسته تبدیل شده بود. زندگی او سرشار از یکنواختی، تنهایی، پشیمانی و بیمعنایی بود. ادی در روز تولد 83 سالگیاش، در سانحة غمانگیزی هنگام نجات دختر کوچکی از سقوط یگ گردونه جان خود را از دست داد. در زندگی پس از مرگ، او چشم گشود و دریافت که بهشت باغ عدن سرسبزی که او تصورش را میکرد، وجود ندارد. بلکه جایی است که پنج نفر که در زندگی او نقش داشتهاند، زندگی زمینیاش را برای او توضیح میدهند. ادی در طول این مدت، ناامیدانه به دنبال یافتن رستگاری بود و امید داشت آخرین اقدام زندگیاش یعنی نجات دخترک، راه رستگاریاش باشد.