جزیرهی عشق
داستان حاضر روایتی است از زندگی دختری با نام "سپیده". او یک روز توسط گل نسا ـ خدمتکار پیر خانه ـ دسته گلی را دریافت میکند که به گفتهی "گل نسا"، توسط پسر جوانی آورده شده است. پسر به رغم علاقهی فراوان به "سپیده"، با بیمهری او مواجه میشود. تا این که روزی "سپیده" در نمایشگاه نقاشی، تصویر خود را بر یکی از بومهای نقاشی مشاهده میکند و ....