تصویر دورین گری
«دورین گری» جوان و زیبا، با دیدن تابلویی که از وی کشیده شده، آرزو میکند چهرۀ جوانش جاودانه باشد. این آروز خیلی زود برآورده شده و هرچه زمان میگذرد، هیچ اثری از آن بر چهرۀ وی باقی نمیماند. اما در عوض هر کار ناپسند و غیراخلاقی دورین گری، خطی بر پرترۀ وی میاندازد تا آنجا که پس از گذشت سالها گری، همچنان چهرۀ جوان خویش را حفظ کرده اما پرترۀ وی، به تصویر انسانی زشت و وحشتناک تبدیل شده است. دورین از هیچ عملی ابا ندارد، دل انسانهای مختلف را میشکند، دست به قتل میزند، اعمال منافی عفت انجام میدهد و روزگار خود را اینگونه سپری میکند. پس از گذشت ده سال او به خود آمده و وجدانش بیدار شده، تصمیم به از بین بردن پرتره و بازگشت به زندگی عادی میگیرد. با پاره شدن تابلو، دورین گری به ناگاه چهرهای کریه و متناسب با سن واقعی خویش یافته و از دنیا میرود.