خواهر کوچولوی آتیشپاره من و دوستانش
راوی داستان به همراه مادر و خواهر کوچولوی آتیش پارهاش به خانۀ سالمندان میروند تا جشن تولد خالۀ پیرشان را جشن بگیرند. امّا قبل از رفتن به آن جا به فکر تهیۀ هدیهای برای خاله خانم میافتند. راوی یک دستمال سفید کوچک با گلهای آبی و مادر نیز یک جعبه شکلات و یک شال پشمی میخرد. امّا خواهر کوچکتر، برای خرید کادو مادر و خواهرش را وادار میکند تا به فروشگاه مخصوص فروش اسباب بازی بروند. او یک جعبۀ شیشهای میخرد که درونش خانههای کوچک قرا داده شده است؛ به طوری که باتکان دادن جعبه تمام خانهها پر از برف میشود. با رفتن آنها نزد خاله خانم و تقدیم هدایا، خاله از دیدن هدیۀ خواهر کوچولو بسیار خوشحال میشود، زیرا او را به یاد دوران کودکیاش میاندازد.داستان یاد شده، «جشن تولد صدسالگی» نام دارد که یکی از داستانهای مجموعۀ « خواهر کوچولوی آتیش پارۀ من» است. برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارت است از: آخر هفته کاکائویی، دخترک جوش جوشی بداخلاق، خواهر کوچولوی آتیش پارۀ من و آقای بخاری پاک کن، و خواهر کوچولوی حسود من .