زرگر دانا

زرگر دانا

داستان‌های اجتماعی

در این حکایت، پیرمردی با دستان لرزان از زرگری می‌خواهد ترازویش را در اختیار او قرار دهد ؛اما زرگر که می داند دستان لرزان پیرمرد ممکن است خرده طلاها را بر زمین بریزد، به بهانه نداشتن جارو و الک برای جمع آوری خرده طلاها و جدا کردن آن‌ها از خاک از دادن ترازو به او خودداری می‌کند. این حکایت از حکایت‌های مثنوی برای گروه سنی "ب" بازنویسی شده و به گونه مصور و رنگی به طبع رسیده است.

قیمت چاپ: 350 تومان
زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1383

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789647787086

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

بازنویسی