خدا پدرت را بیامرزد، آقای رزواتر! سیب سرخ برای دست چلاق
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
این رمان به داستان مردی میلیونر به نام الیوت رزواتر میپردازد که نیویورک را ترک میکند و بنیاد رزواتر را در ایندیانا به وجود میآورد. الیوت که کهنه سرباز جنگ جهانی دوم است و بهصورت داوطلبانه در آتشنشانی خدمت میکند، پس از تجربهای که باعث بیداری روحیه انساندوستی در او میشود، به روستاهای مختلفی در سرتاسر آمریکا میرود و درنهایت در رزواتر اقامت میگزیند. میخوارگی الیوت، رابطه سخاوتمندانهاش با تهیدستان در رزواتر و ارتباط عجیبش با همسرش باعث میشود که او در نظر دیگران، غیرعادی و حتی دارای مشکلات روانی به نظر برسد. وکیلی حقهباز به نام نورمن موشاری در تلاش است که ثابت کند الیوت، سلامت عقل خود را از دست داده است. اگر موشاری موفق به انجام این کار شود، خواهد توانست بخشی از ثروت رزواتر را به خویشاوندان دور الیوت برساند و سهمی را نیز از آن خود کند.