سمفونی هامون
مجموعهی حاضر، حاوی 16 داستان کوتاه با فای بومی و پارهای از مسائل اجتماعی و خانوادگی مردم آذربایجان است که این عناوین را دربردارد: "معلم"، "ابرهای یائسه"، "مارال"، "غروب و دیدار"، "دوش وقت سحر"، "یاد کوراوغلو"، "بن جار"، "امید"، "با تو بودن"، "مصلوب عشق" و "موکه". برای مثال در یکی از داستانها "مارال" که روی تخت بیمارستان، بیهوش است، در حال بیهوشی، خواب میبیند ماهیها از درخت سیبی که پدرش کاشته بالا رفته و سیبها را میخورند. پس از به هوش آمدن او، پزشک اجازهی مرخصی میدهد. پدر "مارال" که ده سال در اسارت به سر میبرده، اکنون آزاد میشود و مارال خبر آزادی وی را از رادیو میشنود.