شیلان
داستانهای فارسی - قرن 14
بجنورد این نگین سرسبز خراسان، شهر هزار لفظ و هزار قوم، میرفت تا یک روز دیگر، تابش گرمابخش خورشید را بر پیکر زخم خورده از جور سالیان تاخت و تاز، جنگ و خون و اسارت بچشد و دوباره چشم باز کند به همه زیباییهای این جلگه سبز، دوباره گوش فرا دهد به آوای جان بخش اترک و نغمه سبزه قبا و بوی خوش شمعدانیها.