عشق پاک
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی فارسی است که با زبانی ساده و روان به روایت داستانی از یک آشنایی و فراق میپردازد. در داستان میخوانیم: «هرروز پنجشنبه وجود «سعید»، پر از احساس شادی و خوشحالی میشد. چند وقتی بود که در اداره کشاورزی استخدامشده بود. روز شنبه صبح به شهرستان نزدیک دهشان میرفت و اول صبح پنجشنبه بعد از یک هفته کار و انتظار، آماده برگشتن نزد مادرش میشد. «سعید» هرروز پنجشنبه، بسیار خوشحال بود. اما امروز واقعاً درونش را دلشورهای غریب چنگ میزد. او دلتنگ بود، دلتنگ نگاههای پرمهر مادر، دلتنگ جنگل سبز و آرام دهشان، او دلتنگ شوخطبعیهای دوستش نوروز شده بود».