سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر حاوی بیست و هفت داستان دربارة زادگاه نویسنده «مشهد» است. داستان‌ها در دو بخش «رؤیاهای گمشده» که شامل داستان‌های مربوط به حدود صد سال پیش از زمان قاجار تا معاصر و «ستاره‌های پنهان»؛ داستان زندگی افراد نامدار یا گمنامی که در شهر مشهد زندگی می‌کردند است. در خلاصه داستان «رویاهای گمشده» آمده است: «اسماعیل» رانندة یکی از خان‌های سلطنتی به نام «نقی‌خان» است، و در مواقعی به خدمتکاران نیز کمک می‌رساند. او عاشق «گوهر» یکی از خدمتکاران است، امّا گوهر نسبت به او بی‌اعتناست. در زمان جشن ازدواج «فوزیه» و ولیعهد، اسماعیل تمام حواس خود را صرف تصور عروسی آنها می‌کند. در این میان نقی‌خان ماشین جدیدی خریده و راننده جدیدی استخدام می‌کند. راننده با گوهر ارتباط برقرار می‌کند، خانم خانه وقتی از این ماجرا باخبر می‌شود، راننده را اخراج می‌کند. گوهر در پی اثبات بی‌گناهی و چاره‌اندیشی خودش خودکشی می‌کند؛ امّا نجات می‌یابد و در آن خانه ماندگار می‌شود. بعد از مدتی که گوهر به عشق پاک اسماعیل پی می‌برد از او عذرخواهی کرده و با اسماعیل ازدواج می‌کند.