یک شب باحالتر از باحال
داستانهای هلندی - قرن 21م.
در این داستان «لوته» در فروشگاه مشغول مطالعه است؛ او آنقدر غرق در خواندن کتاب میشود که متوجه تعطیلی فروشگاه نمیگردد. او به شدت میترسد ولی از قرار معلوم پسر همسایهشان «فلیکس» هم توی فروشگاه گیر افتاده... . حالا همه چیز برای یک جشن فوقالعاده آماده است... چیپس، شکلات و... . اما ناگهان دو دزد بدجنس وارد فروشگاه میشوند... بچهها تصمیم دارند دزدها را دستگیر کنند و... .