لوراکس
داستانهای طنزآمیز آمریکایی - ادبیات کودکان و نوجوانان
خیابان لوراکس جایی است که علفهای زیادی در آنجا رشد میکنند. هیچ پرندهای به جز کلاغها آنجا آواز نمیخوانند. خیابان لوراکس زمانی جنگلی سرسبز با چمنهای باطراوت، برکههایی با آب پاکیزه و پرندگان خوشآوازی بود. وانسلی پیر روزی به جنگل آمد. قلب وانسلی با دیدن درخت زندگی از شادی پر شد. او خیلی زود یک فروشگاه کوچک ساخت، بعد یکی از درختهای زندگی را با یک ضربة تبر قطع کرد و با مهارتی استادانه از کاکلهای نرم آن لباسی بافت و لوراکس که یک موجود ظاهرا پیر و عجیب و غریب و کوتاهقد و پرزدار بود از زبان درختها صحبت کرد و او را از بریدن درختان منع کرد. اما وانسلی با هدف پیشرفت، درختان بیشتری را قطع کرد و کارخانه را گسترش داد. این کتاب از زبان همة درختان، آبزیان و پرندگانی است که از آلودگی محیط رنج میبرند و برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.