پاییز سال بعد
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان درباره دختری به نام «جانان» است که با مادر و برادر کوچکش «نیکان» که عقبمانده ذهنی و ناشنواست زندگی میکند. مادر جانان علاقه خاصی به برادرش دارد، آن شب قرار بود «سامان» پسردایی جانان، از اروپا به ایران بازگردد و به همین دلیل آنها به خانه ی داییاش میروند. در آنجا دخترداییهای جانان، نیکان را به باد سخره میگیرند و همین مسئله باعث میشود تا او جواب تندی به آنها بدهد با آنکه میداند باید عواقب این کار را بپذیرد. پس از مدتی جانان به همراه خانوادهاش به محلهای جدید میروند و در آنجا با خانواده «نیایش» آشنا میشوند. «علیرضا»، برادر نیایش، کارگردان نمایش تعزیه است، برحسب اتفاق جانان نیز قرار است در نمایش تعزیه بازی کند و... .