آشنای غریب: خاطره‌ای از روحانی شهید سیدحسن طباطبایی‌نسب

آشنای غریب: خاطره‌ای از روحانی شهید سیدحسن طباطبایی‌نسب

خستگی راه و دوری از شهر و خانه «حسین» را آزار می‌داد. پادگان آنها شلوغ بود و رزمندگان در رفت و آمد بودند. در همین حال حسین مشغول فکر کردن بود که سنگینی دستی را روی شانة خود احساس کرد. وقتی سرش را برگرداند؛ «بابا رنجبر» همسایه و دوست صمیمی پدرش را دید. بابارنجبر در پادگان با او خیلی شوخی کرد. این موضوع باعث پرانرژی شدن حسین شد. بابارنجبر متوجة حاج‌آقا «طباطبایی» امام جماعت محله‌شان در آنجا شد و او را به حسین معرفی کرد. اما حسین با شوخی و مسخره کردن نمی‌خواست قبول کند که این همان حاج‌آقای محله‌شان است؛ اما بعد از مدتی متوجه شد که اشتباه می‌کند و به خاطر غیبتی که پشت حاج‌آقا کرده بود احساس شرمندگی کرد. کتاب حاضر برای گروه سنی «ب» و «ج» به همراه تصاویری تهیه شده است.

قیمت چاپ: 800 تومان
تصویرگر:

حکیمه شریفی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

955.0843

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786009180486

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف