بنبست حقیقت
در هر یک از کتابهای مجموعه((کتاب ناتمام)) داستانی نیمه تمام از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان به چاپ میرسد که از خوانندگان علاقهمند خواسته شده ادامه داستان را بنویسند و به نشانی قید شده ارسال دارند تا در صورت انتخاب شدن، در مرحله بعد داستان کامل به نام هر دو نفر چاپ شود .این کتاب از مجموعه ((کتاب ناتمام)) به نام((بن بست حقیقت)) درباره نوجوانی است به نام((حشمت)) که در((بن بست حقیقت)) زندگی میکند .در این کوچه خانوادههای دیگری با بچههای هم سن و سال حشمت نیز به سر میبرند، اما در انتهای کوچه مرد جوانی با دو پای قطع شده با پیرزنی زندگی میکند که همه بچهها علاقه داشتند از سرگذشت او مطلع شوند .حشمت و بقیه بچهها کم و بیش دریافته بودند که مرد معلول قبلا بندباز بوده و احتمالا در یکی از عملیات سقوط کرده و دو پایش را از دست داده است .تا این که یک روز به طور اتفاقی مرد جوان، حشمت را از کوچه به خانهاش دعوت میکند و او را از اسرار حقیقی زندگیاش آگاه میسازد ...