بالاترین و قویترین موجود
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، جلد اول از این مجموعه و مشتمل بر پنج داستان با عنوانهای «بالاترین و قویترین موجود»، «پیرزن و سه بز گمشده»، «گنجشک و خار»، «مورچه و کک»، «خالهسوسکه» است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شدهاند. در داستان «بالاترین و قویترین موجود» میخوانیم: «شخص زاهدی در حال نماز بود که یکدفعه موشی از سقف اتاق جلوی او افتاد و چشمش را به او دوخت. زاهد وقتی نمازش تمام شد رو به موش کرد و گفت: «چرا اینطور به من نگاه میکنی؟ از من چه میخواهی؟» موش از او خواست تا دعا که خداوند او را به شکل جوانی 20 ساله دربیاورد».