رنج ترنج
داستانهای فارسی - قرن 14
«رنج ترنج» عنوان رمانی است که دستمایه آن، موضوع تکراری «عشق و فقر» است اما خواننده در مدت زمان کوتاهی خود را در فضایی غیرتکراری میبیند. هیچ یک از شخصیتهای این داستان غیرعادی و استثنایی نیستند و در واقع داستان آنها داستان زندگی عادی است. تقدیرگرایی، درون مایه اصلی این داستان است. داستان از یک روز بهاری بارانی در یکی از روستاهای شمال آغاز میشود. وقتی «ترنج» به چشمه رفته بود و خیس از باران با فردی غریبه که از اهالی روستای قاسمآباد نبود، روبرو میشود. دکتر سیاوش احتشام، دکتری داروسازی که برای تحقیق درباره گیاهان دارویی به منطقه آمده بود و این دیدار سرآغاز داستانی میشود که سرنوشت ترنج را تغییر میدهد.