آتش جاویدان
در زمانهای قدیم آتشکدهای وجود داشت که آتش آن همیشه روشن بود و به آن آتشکده همیشه جاویدان میگفتند. همه زرتشتیان برای نیایش پروردگار به آنجا میآمدند. حتی بسیاری از مردم پیرو کیشهای دیگر نیز برای دیدن آتشکده میآمدند و برخی از آنها نیز در برابر آتش همیشه جاودان آروزی تندرستی و شادمانی میکردند. در آتشکده موبدی به نام "مردان فرخ" زندگی میکرد که نگهبان آتش و برگزارکننده مراسم دینی بود. او همیشه لباس سفیدرنگ به تن داشت و آتشکده را برای ورود و زیارت مردم پاک و آماده میکرد. وی همیشه کودکان و نوجوانان را در آتشکده جمع میکرد و به آنها آموزش میداد. او باور داشت که آموزشهای دین زرتشتی باید همراه با شادمانی و ورزش باشد، به همین دلیل گاهی اوقات او و بچهها به حیاط آتشکده میرفتند و بازیهای دستهجمعی انجام میدادند. تا این که در یکی از روزهای سرد زمستانی، در آغاز بامداد در شهر همهمهای برپا شد. آن روز موبد مردان فرخ، در آتشکده را باز نکرده بود، وی به خواب ابدی فرو رفته بود. آن روز مردم بسیاری از همه گروههای دینی در آتشکده گرد آمدند و کالبد موبد مردان فرخ با شکوهی فراوان به برج خاموشی نهاده شد. فردای آن روز کودکان و جوانان قبل از سپیدهدم به آتشکده رفتند و همانند هر روز به جای موبد دانا آتشکده را روفتند و آب پاشیدند. آتشکده همیشه جاودان هنوز روشن است و زرتشتیان هنوز برای نیایش و زیارت به آنجا میآیند. از آن روز تاکنون شاگردان موبدان دانا هرگروه پس از گروهی دیگر آتشکده را با پاکیزگی تمام اداره میکنند و شاگردان دیگری را در آتشکده تعلیم میدهند.