گریفین مورچهای که دیگر تنها نیست
داستانهای فارسی - قرن 14
گریفین، سرگذشت من و شمایی است که در پی هویت واقعی خود هستیم. او مورچهای است که ذهنش غرق سؤال و قلبش، آکنده از درد است و راهی را آغاز میکند که نه جادهاش را میشناسد و نه مقصرش را. تنها چیزی که میداند، این است که میخواهد این مسیر را طی کند. مورچه به این نتیجه میرسد که دنیایش به کوچکی جثهاش نیست، بلکه به بزرگی باورهایش است. با گذر از رنجها، غبار محدودیت را از ذهنش پاک میکند و به نقطهای میرسد که سرآغازی بر دفترِ بودن اوست. خودش را میپذیرد و دنیایی را مییابد که واقعیتهای زیبایش را پشت سرابهایی از بردهای پنهان کرده است.