جمعه بیست و هشتم روی صندلی لهستانی

جمعه بیست و هشتم روی صندلی لهستانی

دانشجوی جوانی به استاد سالمند خویش دل می‌بندد. او در ذهن خویش همواره به استاد فکر می‌کند و روز خواستگاری او و پاسخ خود را مجسم می‌کند. برای امتحان استاد آنقدر درس می‌خواند که به گفته‌ی استاد تنها کسی است که از وی نمره‌ی بیست گرفته است. برای از دست ندادن استاد، درس می‌خواند و در آزمون ارشد و سپس دکتری قبول می‌شود. به پیشنهاد استاد حتی در هیئت علمی دانشگاه مشغول به کار می‌شود. حالا هر روز می‌تواند استاد را در اتاق کناری ببیند. سرانجام پس از مدت‌ها، استاد او را در روز جمعه، بیست و هشتم به رستورانی دعوت می‌کند. استاد اعتراف می‌کند که از همان اول به دخترک دل بسته بود و برای به دست آوردن وی نقشه‌ها کشیده بود؛ نمره‌ی بیست، کمک به قبولی دختر در امتحانات و پیشنهاد به دانشگاه برای پذیرفتن دختر در هیات علمی. دختر در حین صحبت متوجه تغییر قیافه‌ی استاد می‌شود؛ استاد لحظه به لحظه جوان‌تر می‌شود، ریش و موی سفید او سیاه می‌شود، و لرزش دستان و صدای او از بین می‌رود. به هنگام پاسخ، دختر می‌گوید: نه، من عاشق استاد پیرم هستم. منتظر می‌مانم همان استاد موسفید خودم شوی و سپس زن تو می‌شوم. داستان "جمعه بیست و هشتم روی صندلی لهستانی" یکی از نه داستان مجموعه‌ی حاضر است. عناوین دیگر داستان‌ها عبارت‌اند از: زن سمندر یا زینت؟؛ شیفت شب؛ صدای استخوان؛ نشانه‌گذار؛ شیرینی‌پزی مانوک؛ من و گربه و ساحره؛ نیمروزی برفی در دو هزار و ششصد و بیست و پنج سال؛ و بعد.

قیمت چاپ: 1,200 تومان
نویسنده:

غزال زرگرامینی

ناشر:

ققنوس

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

88

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643117108

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف