کاش پاهای اردکی داشتم
داستانهای طنزآمیز آمریکایی - قرن 20م. - ادبیات نوجوانان
پسربچهای خیالپرداز آرزو میکند که دارای پاهایی مثل پاهای اردک و یا دو شاخ گوزن روی سرش باشد. او گاهی نیز آرزو میکند که مثل نهنگ یک فواره روی سرش داشته باشد، و یا نه اصلا بهتر آن است که یک "دم" خیلی دراز داشته باشد. شاید هم بهتر است که یک دماغ خیلی دراز روی صورتش سبز شود؛ دماغی که هیچکس همانند آن را نداشته باشد؛ دراز، به اندازۀ خرطوم فیل! او گاهی هم فکر میکند که خوب است همۀ این اعضا را با هم داشته باشد. اما پس از اندکی فکر، او به خوبی متوجه میشود که داشتن هریک از اینها به تنهایی و یا داشتن همهشان با هم چه مشکلاتی را به وجود خواهد آورد. بنابراین آخرین آروزیی که میکند این است: بهتر است مثل خودم باشم. داستان به دو زبان فارسی و انگلیسی در کتاب حاضر به چاپ رسیده است.