زنی در آستانه عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. «گندم»، دختر جوانی است که برای نخستینبار پا به سرزمین مادریاش میگذارد غافل از اینکه آنجا چه اتفاقاتی انتظارش را میکشد. رازهای زیادی در این دیدار پنهان شده است؛ قصه عشق نافرجام و ظلم و ستم خان به رعیتها... . گندم در جریان اتفاقات رخداده برایش گرفتار کینهای قدیمی میشود، کینهی خان و پدرش و... . در بخشی از این کتاب میخوانید: «بعد از انتقال اتومبیل به پارکینگ ساختمان پزشکان سوار آسانسور شده و چشمبسته دکمه 7 را فشار دادم و مسیر هر روزم را به همان مقصد هر روز ادامه دادم؛ بهمحض اینکه...».