اقتصاد سیاسی مداخلهگرایی در سیاست خارجی آمریکا
اقتصاد بینالملل - جنبههای سیاسی
در کتاب حاضر، با اتکا به تئوری رئالیستی ثبات «هژمونیک» (سیاست رفتاری)، به ارائة تحلیل دربارة استراتژی امنیتی مداخلهگرانة آمریکا در عرصة بینالمللی طی دورة پس از جنگ سرد، پرداخته شده است. در این کتاب، مداخلهگرایی با مفهومی فراختر از مداخلة قهرآمیز نظامی تعریف شده است. بدینمعنی که تمامی دخالتهای مستقیم یا غیرمستقیم نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی به منظور ایجاد تغییر در کشوری دیگر، خارج از ارادة مستقلانة مقامات تصمیمگیر در آن کشور را دربرمیگیرد. شاید چنین تصور شود که تمامی کشورها به نوعی اهداف مداخلهگرانة آمریکا هستند، اما لازم به تصریح است که در این کتاب، مداخله در برابر کشورهایی مطرح میشود که به نوعی با هژمونی آمریکا هماهنگی لازم را ندارد. در منظومة تحلیلی این کتاب، دفاع از امنیت کشوری، هژمونیجویی امنیتی ـ نظامی و هژمونیجویی سیاسی ـ ایدئولوژیک، در جایگاه متغیرهای فرعی و همچنین هژمونیجویی اقتصادی در جایگاه متغیر اصلی، مورد بررسی قرار میگیرند. بدینترتیب در کتاب، متغیرهای اقتصادی به عنوان محرکهای اصلی توسعة مداخلگرایی آمریکا به حساب آمده است. به نظر میرسد با توجه به نقش این هژمونی، آمریکا ناگزیر از گرایش بیشتر به اهرمهای مداخلهگرایانه بدون تقید جدی به چهارچوبهای مشروع بینالمللی خواهد بود.