سه قطره خون
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب مشتمل بر 11 داستان کوتاه از «صادق هدایت» با عنوانهای «گرداب»، «لاله»، «چنگال» و... است. در داستان «سه قطره خون»، راوی، داستان را از داخل یک تیمارستان روایت میکند. او که معتقد است جایش میان دیوانهها نیست و او را به اشتباه در تیمارستان نگه داشتهاند، داستانش را از تعریف شرایط روزی آغاز میکند که پس از یکسال حضور در تیمارستان بالاخره اتاقش را جدا کردهاند و قلم و کاغذ در اختیارش گذاشتهاند، هرچند نتیجه ناامیدکننده است. او که این همه مدت طلب قلم و کاغذ میکرده، درمییابد چیزی برای نوشتن ندارد. شخصیت اصلی دیگر داستان پسری به نام «سیاوش» است که دوست نزدیک راوی داستان است. سیاوش، گربه زیبایی دارد که هدایت برای آن خصوصیات انسانی زیادی قائل شده است. ماجرایی که برای گربه اتفاق میافتد، رابطه سیاوش و راوی و ماجراهایی که پس از آن رخ میدهند، داستان «سه قطره خون» را شکل میدهد.