سیاه مرداب
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایت زندگی دو خواهر به نامهای «مهرآسا» و «مهسا» است. پدر آنها معتاد است و قصد دارد مهرآسا را به دست «یاور» مردی هوسباز و شرور بسپارد. مادر آنها خانه را ترک کرده و مهرآسا به همراه خواهرش چارهای جز فرار ندارند. آنها مدتی را نزد شخصی به نام آقای «فتاح» میمانند تا اینکه «بهداد» پسر همسایه آنها و عاشق مهرآسا او و مهسا را مییابد... . مهرآسا دوست ندارد زیر نگاههای بهداد له شود به همین دلیل در موقعیتی مناسب بار دیگر فرار میکند تا آیندهای دیگر را برای خود رقم بزند و... .