مردی که ناپیدا بود
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب مصور حاضر، مشتمل بر چند داستان کوتاه فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «بادهای سمی»، «در خلوت نیمهشب»، «سیراف»، «قبر آب»، «قربانی روز عروسی»، «کوچههای کهن»، «مردی که ناپیدا بود»، «ویرانی شبانه» عنوانهای داستانهای کتاب هستند. در بخشی از داستان «مردی که ناپیدا بود» میخوانید: «در دست من یک پاکت نامه است وقتی روی پاکت را میخوانم متعجب میشوم. نامه به یکی از دوستانم تعلق دارد. تعجب من برای آن است که تاکنون بین ما نامهای ردوبدل نشده است و این اولین باری است که او برایم نامه فرستاده است. نامه را...».