سبد سفارش شما خالی است!

در سرزمین بعلبک پادشاهی زندگی می‌کرد که مردم را مجبور می‌ساخت تا بتی چهارسر را بپرستند. حضرت الیاس (ع) از طرف خداوند برگزیده شد تا مردم را به خداپرستی دعوت کند، اما آن‌ها نپذیرفتند و تصمیم گرفتند آن حضرت را بکشند. پس، از سوی خداوند ندا رسید که بدکاران قصد چنین کاری را دارند. حضرت الیاس نیز به خارج از شهر رفت و هفت سال در آن‌جا زندگی کرد تا این که پسر پادشاه مریضی سختی گرفت و الیاس به سربازانی که از آن نواحی عبور می‌کردند فرمود که به پادشاه بگویید اگر به خدا ایمان بیاورد پسرش سلامت خواهد شد. ولی پادشاه نپذیرفت و دستور داد حضرت را دستگیر کنند. در همان لحظه از آسمان آتش بارید و سربازان از بین رفتند، پسر پادشاه نیز مرد. از آن پس خشکسالی شد و مردم پذیرفتند که اگر باران بیاید به خدای یکتا ایمان بیاورند اما پس از باریدن باران نیز ایمان نیاوردند. پس خداوند آن‌ها را به هلاکت رسانید و به الیاس (ع) نیز قدرتی داد تا به آسمان برود. در این کتاب مصور شرح نبوت حضرت الیاس (ع) برای گروه سنی «ب» و «ج» بازگو می‌گردد.