ابرهایی که نمیبارند
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
مجموعه حاضر شامل داستانهای کوتاهی است با عنوانهایی مثل: «سحرگاه»، «شازده کوچولو»، «ماهی قرمز»، «قصر»، «زنگ در»، «عید»، «گوسفند»، «ناشناس»، «مطالعه» و «نسیم». در داستان «سحرگاه» قصة رفتهگری به تصویر کشیده شده است که در سحرگاه یک روز سرد پاییزی همانند روزهای قبل با جارویش به خیابان میآید و در حالیکه خود را از سرما پوشانده است شروع به کار میکند و در پایان کار نگاهی به سرتاسر خیابان میاندازد و از پاکی و آراستگی آن دستخوش لذت و رضایت میشود. او عزم رفتن به خیابان بعدی را میکند که صدای آهنگ بلندی که هر لحظه بلندتر میشود، توجهش را جلب میکند. اتومبیلی با چند سرنشین جوان با سرعت به او نزدیک میشود. آنها کیسهای از ماشین به بیرون پرتاب میکنند. کیسه به محض برخورد با زمین پاره میشود و محتویاتش بیرون میریزد. زحمات مرد بر باد میرود و غمی سنگین روی دلش مینشیند.