خرسی که میخواست قصه بگوید
داستانهای حیوانات / داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، داستانی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (الف) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «زمستان کمکم از راه میرسید و خرس احساس خوابآلودگی میکرد. ولی قبل از هر چیز، خرس دلش میخواست قصهای بگوید. خرس درحالیکه خمیازه میکشید، از موش پرسید که دوست داری یک قصه بشنوی. موش گفت که متأسفانه نمیتوانم، چون زمستان کمکم از راه میرسد و من باید یک عالمه دانه جمع کنم. خرس به موش کمک کرد تا در جنگل دانه پیدا کند. وقتی کارشان تمام شد، موش خداحافظی کرد و رفت».