باغ کیانوش
داستانهای فارسی - قرن 14
«حمزه» و «عباس» دو دوست هستند که تصمیم میگیرند به باغ میوة «کیانوش» بروند و میوه بچینند. در شب عروسی پسر کیانوش، با استفاده از غفلت او از باغ، وارد باغ میوه میشوند، اما توسط کیانوش که برای سرکشی به باغ آمده است گیر میافتند. در کشاکش تنبیه حمزه و عباس توسط کیانوش، خلبان هواپیمای درحال سقوط عراقی به باغ میافتد. خلبان کیانوش و عباس را با اسحله تهدید میکند و آنها را اسیر میکند. حمزه در یک لحظه از باغ فرار میکند تا کمک بیاورد و کیانوش و عباس گرفتار خشم و ترس خلبان که خود نیز درمانده شده است، میشوند. این رمان برای گروه سنی «د» و «هـ» به نگارش درآمده است.