حسن صباح
حسن صباح، 518ق. - داستان
کتاب حاضر، جلد دوم از رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «مه سحرگاهی بر کوهسار نشسته و هوای صبحدم کوهستان، سرد بود. هنوز آفتاب از فراز قلههای بلند و سر بر آسمان ساییده، چهره درخشان خود را نشان نداده بود و تا رویش خورشید زمانی باقی بود. ابرهای رقیق بر فراز کوهها بهآرامی یک رؤیا حرکت میکردند».