جوجه کوچولویی که میخواست دریا را ببیند
داستانهای کودکان (فرانسه) - قرن 20م.
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «زمان تخمگذاری در مرغدانی فرامیرسد. مامان مرغیها با نگاههای محبتآمیز جوجه کوچولوهایشان را که تلاش میکردند و به خود فشار میآوردند، همراهی میکنند. فقط سفید پر بود که نمیخواست تخم بگذارد. او غرغر میکند: «تخم کردن، تخم کردن، تخم کردن!» او از این کار تکراری خسته شده بود و فکر میکرد حتماً چیزهای جالبتری در زندگی وجود دارد که انجام دهد، او میخواست به دنبال رؤیاها و آرزوهایش برود».