ما جنگ را نباختیم
داستانهای فارسی - قرن 14 / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - داستان
این داستان در حوزه ادبیات دفاع مقدس درباره پسری است که روزهایی از جنگ و حوادث پس از آن را روایت میکند. در روستایی که این پسر در آن زندگی میکند مردی به نام «عمو الیاس» هر بار که رزمندهها را میبیند درباره جنگ و فتوحات آن سؤال میپرسد و رزمندهها هم بیکم و کاست همه چیز را تعریف میکنند، اما الیاس فکر میکند که رزمندهها درباره فتوحاتشان اغراق میکنند. آن روزها میگذرد و پسرک راوی اینبار برای اثبات خود و حرفهایش به الیاس باید صبح زود مهمات را بار بزند تا به منطقه فرستاده شود اما ... .