در صدف
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایت زندگی زنی به نام «ربیع» خانم است که پس از فوت همسر و پسرش با تنها دخترش «حلیمه» در خانه خواهرش زندگی میکند. او که در خانه خواهرش معذب است به پیشنهاد یکی از همسایگان به روستای برادر زنی به نام «بانو» میرود و در آنجا به عقد «میرزا خان» که همسرش فوت کرده درمیآید. میرزا خان، چهار پسر و دو دختر دارد که دو نفرشان ازدواج کردهاند. پس از گذشت پنج سال حلیمه 9 ساله میشود و میرزا تصمیم میگیرد او را به عقد «محمدرضا» پسر 14 سالهاش دربیاورد. ربیع خانم از ته دل مخالف این ازدواج است اما توانایی مخالفت با میرزا را ندارد. تا اینکه در روز عقد محمدرضا ناپدید میشود و ...