ناغیل ناباتی
داستان خان یولو (مسیر خانه) روایتی است از پسری به نام «خاندار» که رفتارهای وی زبانزد خاص و عام بود. از جمله کارهای او تقسیم کردن ارث پدری خود، میان مستمندان روستا بود. سپس به مردم روستا گفت که هرکس یک درخت گردو بکارد، سه برابر آن از من طلا دریافت خواهد کرد. مردم روستا نیز بنا بر گفتة خاندار به آوردن نهالهای گردو از روستاهای مجاور و کاشتن آنها در روستا اقدام کردند. اما هنگامی که کاشتن نهالها پایان یافت، هیچ پولی از خاندار دریافت نکردند. خاندار در توضیح وعدة خود از فواید درخت گردو برای روستاییان گفت و خاطرنشان کرد که ثروت اصلی همین استفاده و نگهداری از درختان گردو است و آنها نیز این گفتة خاندار را منطقی دانسته و از عصبانیت خود دست برداشتند. کتابچة حاضر حاوی شش داستان کوتاه، به زبان آذری است که «خان یولو» یکی از آنهاست. عناوین دیگر داستانهای کتاب عبارت است از: ایگید اوغلان (بچة دلیر)؛ داش اوغلان (پسر محکم)؛ «خامنه ناغیلی (داستان خامنه)؛ و عوام جاماعات نه تئز آلدانیر؟! (جماعت عوام چه زود فریب میخورند).