شلغم بزرگ
داستانهای تخیلی - ادبیات کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. داستان درباره پیرزن و پیرمردی است که پس از کاشتن بذرهای شلغم در مزرعهشان، یک روز با یک شلغم خیلی بزرگ وسط مزرعه مواجه میشوند. در داستان میخوانیم: «روزی روزگاری، یک زن و پیرمرد در یک کلبه کوچک زندگی میکردند. یک روز، پیرمرد مقداری بذر شلغم کاشت. هرروز، او بذرهای شلغم را آبیاری میکند تا رشد کنند. این تخمها در حال رشد و بزرگ شدن بودند. پیرمرد خیلی خوشحال بود و شلغمها بزرگ و بزرگتر میشدند».