زنجیر

زنجیر

با پدرم در کنار مسیری کوتاه، که به جاده اصلی می‌رسید خداحافظی کردم. او چوبدستی پدربزرگم را به همراه کیسه‌ای پول و کمی غذا به من داد و من را راهی کرد. با تمام وجود می‌خواستم که خود را بیازمایم تا دریابم کیستم و خود را در مسیر حوادث آینده قرار دهم؛ برای این کار سفر کردن را انتخاب کردم؛ شاید در سفر خود را می‌یافتم و می‌توانستم بر آگاهی و تجربیات خود بیفزایم. با خداحافظی با پدر راه خود را شروع کردم ولی پس از مدتی از حرکت در جاده‌ای که برای سالیان دراز راهی بود که همه تجربه‌اش می‌کردند، خسته شدم و تصمیم گرفتم راهی میان‌بر پیدا کنم که هم زودتر به مقصد برسم و هم چیزهای جدیدی را تجربه کنم. اما پس از ساعاتی پیاده‌روی وجود رودخانه‌ای خروشان و عبور ناشیانه از آن باعث شد که راه خود را گم کنم. به راه خود ادامه دادم تا به کلبه‌ای رسیدم. پس از ساعت‌ها خوابیدن در کلبه، با صدای گوسفندانی در اطرافم بیدار شدم و به جای این که در دهکده‌ای باشم که از آغاز، مقصدم بود، اینک در راهی قرار گرفته بودم که هرگز به آن نمی‌اندیشیدم. پسرک آدرس شهری به نام "سور" را به من داد و من وسوسه شدم که برای دیدن شهر قدم در راهی جدید بگذارم.

قیمت چاپ: 3,500 تومان
نویسنده:

ایرج کمالیان

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

224

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648648348

محل نشر:

اصفهان - اصفهان

نوع کتاب:

تالیف