قربانی عشق
در این داستان که به شیوهی سوم شخص بازگو گردیده، معلمی در اوایل انقلاب، به دختر همسایهشان علاقمند شده تصمیم میگیرد تا با او ازدواج کند. اما پس از چندی جنگ تحمیلی آغاز شده و او داوطلبانه راهی جبهه میشود و به دست نیروهای حزب بعث عراق، اسیر میگردد. از طرفی خانوادهی دختر به او فشار میآورند تا طی این مدت با فرد دیگری ازدواج کند اما دختر این خواستهی خانواده را نمیپذیرد و آنقدر به انتظار مینشیند تا همسرش از اسارت بازگردد. سرانجام نیز زمان معهود فرا میرسد و آندو با یکدیگر ازدواج میکنند. پسر پس از بازگشت از اسارت، مشاهده میکند که بسیاری از ارزشهایی که او به خاطرش جنگیده اکنون تغییر یافته است و بر این اساس منتظر آقا امام زمان (عج) مینشیند تا بدینترتیب شاهد جبههی واقعی در آن زمان باشد و....